معنی بی انصافی - جستجوی لغت در جدول جو

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

فرهنگ لغت هوشیار

بی انصافی

فرهنگ واژه مترادف متضاد

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به عربی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به فرانسوی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به سواحیلی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به اردو

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به بنگالی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به کره ای

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به ژاپنی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به عبری

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به هندی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به اندونزیایی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به تایلندی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به هلندی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به پرتغالی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به چینی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به لهستانی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به اوکراینی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به آلمانی

بی انصافی

تصویری از بی انصافی — تصویر بی انصافی

دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی انصاف — تصویر بی انصاف

بی انصاف

ستمکار، ظالم، بیدادگر

فرهنگ فارسی عمید

بی انصاف

اداتستان بیداد مند آنکه از راه عدالت منحرف گردد، ظالم ستمکار بیدادگر

فرهنگ لغت هوشیار

با انصافی

دادمندی، برابر نگری میانه گیری عمل (با انصاف) انصاف منصفی داد عدل عدالت مقابل بی انصافی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بی انصاف — تصویر بی انصاف

بی انصاف

آن که از راه عدالت منحرف گردد، ظالم، ستمکار، بیدادگر

فرهنگ فارسی معین

بی انصاف

نامنصف، ناعادل
متضاد: منصف، باانصاف، بیدادگر، ستم کار، ظالم
متضاد: دادگر، عادل

فرهنگ واژه مترادف متضاد

تصویری از بی انسانی — تصویر بی انسانی

بی انسانی

Inhumanity, Inhumanness

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از با ناصافی — تصویر با ناصافی

با ناصافی

Jaggedly

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از با ناصافی — تصویر با ناصافی

با ناصافی

зазубренно

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از بی انسانی — تصویر بی انسانی

بی انسانی

бесчеловечность

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از با ناصافی — تصویر با ناصافی

با ناصافی

zackig

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از بی انسانی — تصویر بی انسانی

بی انسانی

Unmenschlichkeit

دیکشنری فارسی به آلمانی